(ادامه ی کتاب میراث، فصل دوّم، سهام مقدّره از متن لمعه شهید اوّل)
درس 97:
شنبه 21/7/1403 هـ.ش مطابق با 8/ ربیع الثانی/1446 هـ.ق، کابل، حوزه علمیّه دارالمعارف اهلبیت(ع).
تذکّر: دروس معظّم له عربی بوده به شاگردان فارسی ارائه می گردد غیر از متون، احادیث و نقل و قولها.
بسم الله الرحمن الرحیم
الحمدلله ربّ العالمین، الصّلاة والسّلام علی خیر خلقه و اشرف بریّته ابی القاسم المصطفی محمّد و علی آله الاطیبین و صحبه المنتجبین لاسیّما بقیة الله فی الارضین روحی و ارواح العالمین لتراب مقدمه الفداء.
مرحوم شهید در مسئله نهم می فرماید:
«التاسعة: من له سببان یرث بهما کعمّ هو خال ولو کان احدهما یحجب الآخر ورث من جهت الحاجب کابن عمّ هو اخ لأمّ».
صور مسئله تاسعه
در مسئله دو صورت ذیل وجود دارد:
صورت اولی: صورت اجتماع نسبین است بدون حاجب و امّا سبب در متن مطلق و عام بوده فرق نمی کند که مقابل نسب باشد که در اول کتاب خواندیم یا در مقابل نسب نباشد، علی ایّ حال مثال اجتماع نسبین بدون حاجب عمّی است که خال هم گفته شود چنانچه در متن خواندیم و امّا توضیحش چنین است:
زمانی که زید دو همسر گرفته باشد و از هر کدام فرزند داشته باشد و نام فرزند زوجه ی اولی بکر باشد و نام فرزند زوجه ی دوّمی عمرو و سپس همسر دوّم را طلاق داده و این زن با مردی دیگر ازدواج نموده باشد و از آن مرد دختری آورده باشد که نامش لیلا است از باب مثال که این دختر خواهر امّی عمرو و عمرو برادر ابّی بکر به حساب می آید و امّا بین بکر و لیلا نسبی اصلا وجود ندارد و به خاطر نبودن نسب با لیلا ازدواج کند و از او فرزندی بنام بُشر به دنیا بیاید که عمرو عمّ ابّی بشر حساب شود و خال امّی او، این است مثال نسبین و امّا مثال سببین به نحو زیر است:
***