(ادامه ی کتاب میراث، فصل دوّم، سهام مقدّره از متن لمعه شهید اوّل)
درس 92:
یکشنبه 20/3/1403 هـ.ش مطابق با 2/ ذی الحجه/1445 هـ.ق، کابل، حوزه علمیّه دارالمعارف اهلبیت(ع).
تذکّر: دروس معظّم له عربی بوده به شاگردان فارسی ارائه می گردد غیر از متون، احادیث و نقل و قول ها.
بسم الله الرحمن الرحیم
الحمدلله ربّ العالمین، الصّلاة والسّلام علی خیر خلقه و اشرف بریّته ابی القاسم المصطفی محمّد و علی آله الاطیبین و صحبه المنتجبین لاسیّما بقیة الله فی الارضین روحی و ارواح العالمین لتراب مقدمه الفداء.
مرحوم شهید در مسئله ششم می فرماید:
«السادسة: عمومة المیّت و عمّاته و خئولته و خالاته اولی من عمومة ابیه و عمّاته و خئولته و خالاته و من عمومة امّه و عمّاته و خئولتها و خالاتها و یقومون مقامهم عند عدمهم و عدم اولادهم و ان نزلوا».
اقوال در مسئله
در مسئله ششم همچنان سه قول است که به ترتیب یادآور می شویم:
قول اوّل:
قول مصنّف است.
قول دوّم:
قول بعض فقهاست.
قول سوّم:
قول بعض آخر است.
و امّا قول اوّل:
قول سهام 108 گانه است که در سابق شناختیم بنابراین در این مسئله اجتماع اعمام ثمانیه است مثل اجتماع اجداد ثمانیه با تفاوت بسیار اندک و آن اینکه سهام در اینجا برای اقربای ابّ 18 سهم است که توافق دارد سهام اقربای امّ را که عبارت از اربعه باشد به نصف، بناءً نصف احدهما در دیگری ضرب می شود مثل ضرب دو که نصف اربعه است در 18 و حاصل مجموع 36 می شود که در آخر مسئله تفصیلاً بیان می کنیم.
و امّا صورت مسئله ششم اینست که عمومه ی میّت و عمّات او ابّی باشند یا امّی و همچنان خئوله و خالات او ابّی باشند یا امّی و اولاد آنها هرچند پایین بروند در نبود آنها اولویت دارد از عمومه ابّ میّت و عمّات او و خئوله و خالاتش و همچنان اولویت دارند از عمومه امّ و عمّات او و خئوله و خالاتش زیرا: آنها به یک درجه اقرب است از بقیه.
و اینها قائم مقام می شوند عمومه ابّ و امّ را و خئوله و خالات آن دو را عند عدمهم و با نبود اولاد هرچند پایین بروند و اقرب بسوی میّت مقدم می شود از ابعد و اولادشان نیز همین حکم را دارند، بنابراین ابن عمّ بطور مطلق ابّی باشد یا امّی اولویت دارد از عمّ ابّی جد و هکذا از عمّ امّی جد و خئوله و خال نیز ابّی باشند یا امّی اولویت دارند از عمّ ابّی میّت.
و هرکدام با تساوی شان در درجه از دیگری سهم گرفته تقسیم قبول می کند بناءً اگر میّت عمّ پدرش و عمّه او را و همچنان خال و خاله او را برجای بگذارد و هکذا عمّ مادرش و عمّه او و خال و خالاتش را برجای بگذارند که درجه اینان در یک مستوی می باشند در این صورت اعمام و اخوال ثمانیه مجتمع شده اند، علی هذا ثلث برای بستگان امّ است بالسویة مطابق مبنای مشهور و ثلثان برای اقربای ابّ است عمومتاً و خئولتاً که در اینجا ثلث ثلثین مال خال و خاله است بالسویة و دو ثلث آن مال عمّ و عمّه است اثلاثاً.
***