درس 76:
چهارشنبه 10/2/1404 هـ.ش مطابق با 2/ ذیالقعده/1446 هـ.ق، کابل، حوزه علمیّه دارالمعارف اهلبیت(ع).
تذکّر: نوشته معظّم له عربی بوده به شاگردان فارسی ارائه می گردد غیر از متون، احادیث و نقل و قولها.
بسم الله الرحمن الرحیم
الحمدلله ربّ العالمین، الصّلاة والسّلام علی خیر خلقه و اشرف بریّته ابی القاسم المصطفی محمّد و علی آله الاطیبین و صحبه المنتجبین لاسیّما بقیة الله فی الارضین روحی و ارواح العالمین لتراب مقدمه الفداء.
حول مطروح و متروک
حدیث “مطروح” حدیثی است که مخالف دلیل قطعی باشد و تأویل را نپذیرد و چه بسا حدیث مطروح با حدیث شاذ در نتیجه اتحاد دارد هرچند که در اسم اتحاد ندارد و حدیث شاذ را قبلاً شناختیم.
حدیث “متروک” حدیثی است که راویی آن متهم به کذب باشد و حدیث شناخته نشود الّا از جهت اتّهام و حدیث متروک به تعبیر دیگر مخالف است با قواعد مسلّمه و معلومه.
حول مشکل و مؤوّل
حدیث “مشکل” حدیثی است که مشتمل باشد بر مطالب غامضه طوری که فهم نکند مگر عارف به حدیث و چنانچه حدیث مشتمل باشد بر الفاظ غریبه طوری که معنای آن را فهم نکند مگر ماهر به حدیث چنین حدیثی داخل است در انواع و اقسام غریب.
در این عرصه سید عبدالله شبّر متوفّی سال 1241 هـ.ق کتابی تصنیف نموده بنام “مصابیح الانوار فی حل مشکلات الاخبار” و این کتاب در دو جلد به چاپ رسیده.
و امّا حدیث “مؤوّل” حدیثی است که لفظ آن حدیث محمول باشد بر معنای مرجوح به کمک قرینه ی حالیه یا قرینه ی مقالیه.
حول مجمل و مبیّن
حدیث “مجمل” حدیثی است که دلالتش بر مقصود ظاهر نباشد به عبارت دیگر: لفظی که موضوع باشد و لکن معنایش روشن نباشد چنین حدیثی مجمل است و این دو تعریف زمانی است که اجمال را صفت مفرد قرار دهیم و چنانچه اجمال را صفت جمله قرار دهیم مراد از حدیث مجمل حدیثی می شود که مقصود کلام در آن روشن نباشد.
و امّا “حدیث مبیّن” حدیثی است که نقطه مقابل مجمل باشد و اصولی ها کلام را در مجمل و مبیّن طولانی کرده اند درحالیکه این دو صفت از صفات لفظ است و طول دادن آن وجهی ندارد و اجمال و بیان فرق ندارد در حدیث باشد یا غیر حدیث و اتّصاف حدیث به این دو صفت از آنجاست که حدیث مشتمل این دو صفت است.
***