fa-derayaدرس خارج فقه و اصول

درس 53:

سه‌ شنبه 20/9/1403 هـ.ش مطابق با 8/ جمادی الثانی/1446 هـ.ق، کابل، حوزه علمیّه دارالمعارف اهلبیت(ع).

تذکّر: نوشته معظّم له عربی بوده به شاگردان فارسی ارائه می گردد غیر از متون، احادیث و نقل و قول­ها.

بسم الله الرحمن الرحیم

الحمدلله ربّ العالمین، الصّلاة والسّلام علی خیر خلقه و اشرف بریّته ابی القاسم المصطفی محمّد و علی آله الاطیبین و صحبه المنتجبین لاسیّما بقیة الله فی الارضین روحی و ارواح العالمین لتراب مقدمه الفداء.

طرق معرفت ناسخ و منسوخ

و امّا سخن در طرق معرفت ناسخ و منسوخ را از فرمایش مرحوم شهید ثانی آغاز می کنیم که ایشان فرموده است:

«نص من النبی(ص) و نقل الصحابی و التاریخ و الاجماع و لکن لابدّ ان یعلم انّ النسخ لا یثبت بقول مطلق الصحابی و انّما یشترط فیه ما یشترط فی حجیّة خبر الواحد و امّا ثبوته بالتاریخ فیشترط ثبوت التأخر الثانی عن الاوّل بدلیل لا مطلقاً و نشاهد فی احادیث الائمه(ع) ما یؤیّده کحدیث ابن مسلم عن الصادق(ص) بقوله: قال: قلت له ما بال اقوام یروون فلان عن فلان عن فلان عن رسول الله(ص) لا یتّهمون الکذب و امّا فیجیئ منکم خلافه؟ قال: انّ الحدیث ینسخ کما ینسخ القرآن[1]».

و همچنان حدیث منصور بن حازم از امام صادق(ص) شروط ما را تأیید می کند آنجا که روایت شده:

«…أ ما تعلم انّ الرجل کان یأتی رسول الله(ص) فسأله عن المسئلة فیجیبه فیها بالجواب ثمّ یجیبه بعدها ما ینسخ ذالک الجواب فنسخت الاحادیث بعضها بعضاً[2]».

و علی کل تقدیر حدیث متأخر از نظر تاریخ از طریق ائمه هدی(ع) ناسخ گفته نمی شود بلکه کاشف از ناسخ گفته می شود، ناسخی که بر لسان نبی وارد شده در زمان اتصال وحی بوده و امّا ناسخ زمان ائمه(ع) در دوره انقطاع وحی است چه اینکه ارتحال رسول خدا با انقطاع وحی همراه بود.

***

[1]) کافی، ج1، ص65.

[2]) کافی، ج1، ص65.