درس 44:
سه شنبه 15/8/1403 هـ.ش مطابق با 3/ جمادی الاولی/1446 هـ.ق، کابل، حوزه علمیّه دارالمعارف اهلبیت(ع).
تذکّر: نوشته معظّم له عربی بوده به شاگردان فارسی ارائه می گردد غیر از متون، احادیث و نقل و قولها.
بسم الله الرحمن الرحیم
الحمدلله ربّ العالمین، الصّلاة والسّلام علی خیر خلقه و اشرف بریّته ابی القاسم المصطفی محمّد و علی آله الاطیبین و صحبه المنتجبین لاسیّما بقیة الله فی الارضین روحی و ارواح العالمین لتراب مقدمه الفداء.
حول حدیث مُدرج است
حدیث مدرج به حدیثی گفته می شود که درجی در لفظ یا متن آن از جانب راوی صورت گرفته باشد طوری که کلام راوی با کلام معصوم(ع) اشتباه شود و توهّم گردد که گویا این کلام؛ کلام معصوم است نه کلام راوی و لکن چنین درجی به غرض تشریح یا تفسیر صورت بگیرد و عمدی در کار نباشد.
درج در لغت به معنای ستر و تغطیه است و ادراج پیچیده شدن شی را گویند از نظر لغت و امّا در اصطلاح محدثین عبارت از درج کلام راوی است بین کلام مروی عنه تا آنجا که یظنّ انّه منه، بنابراین مزاید همان مُدرِج است و حدیث مدرج فیه و خود زاید را مُدرَج گویند.
و امّا شهید ثانی(ره) برای حدیث مدرج معنای وسیعتری قائل است آنجا که می گوید:
«ما اُدرج فیه کلام بعض الروّات فیظنّ انّه منه او متنان باسنادین فیدرجهما فی احدهما او یسمع حدیث واحد من جماعة مختلفین فی سنده او متنه فیدرج روایتهم علی الاتفاق[1]»
بنابراین حدیث مدرج مطابق آنچه ما گفتیم و شهید ثانی فرمایش کرد بر اقسام ثلاثه است که به ترتیب ذکر می کنیم:
قسم اوّل:
حدیثی است که لفظاً و متناً از حدیث دیگر به سند دیگر درجی صورت گرفته باشد و سپس با یک سند نقل شده باشد به قسمی که توهّم شود که حدیث؛ حدیث واحد است و این قسم در حقیقت درج حدیث در حدیث است.
قسم دوّم:
حدیثی است که از جماعت مختلفین نقل شده باشد و اختلاف در متن و سند آن وجود داشته باشد و لکن به سبب ادراج توهم شود اتفاق در حدیث را که گویا اختلافی در متن و سند نبوده.
قسم سوّم:
حدیثی است که شخص دیگر در سند حدیث زیادیی را درج کرده که آن زیاد کننده یا مُدرِج غیر از راوی حدیث باشد، بنابراین سه قسم حدیث مدرج استفاده می شود.
ثمّ: دو نمونه از ادراج را که ادراج در متن است خدمت شما می آوریم:
نمونه اولی:
حدیث حمّاد بن عیسی است از امام صادق(ع): «یا حمّاد هکذا صلّ و لا تلعب بیدیک و اصابعک» در این حدیث جمله لا تلعب و بعد از آن از راوی درج حدیث شده و سخن معصوم نیست.
نمونه دوّم:
روایتی است از امام باقر(ع) که فرموده: «انّ الله عزّوجل خلق الشّهوة عشرة اجزاء تسعة فی الرجال و واحد فی النّساء و ذالک لبنی هاشم و شیعتهم و فی نساء الامیّة و شیعتهم الشهوة عشرة اجزاء فی النساء تسعة و فی الرجال واحد» در این حدیث جمله و ذالک لبنی هاشم و بعدش تا آخر حدیث سخن راوی بوده از معصوم نیست.
***
[1]) الرّعایة فی علم الدرایة، ص80_79.