درس 99:
شنبه 22/10/1403 هـ.ش مطابق با 11/ رجب/1446 هـ.ق، کابل، حوزه علمیّه دارالمعارف اهلبیت(ع).
تذکّر: نوشته معظّم له عربی بوده به شاگردان فارسی ارائه می گردد غیر از متون، احادیث و نقل و قولها.
بسم الله الرحمن الرحیم
الحمدلله ربّ العالمین، الصّلاة والسّلام علی خیر خلقه و اشرف بریّته ابی القاسم المصطفی محمّد و علی آله الاطیبین و صحبه المنتجبین لاسیّما بقیة الله فی الارضین روحی و ارواح العالمین لتراب مقدمه الفداء.
و امّا “ابو جمیله” که مفضّل بن صالح اسدی باشد مطابق فرمایش مرحوم شیخ در رجالش از ضعفا است و او کسی است که مرحوم خویی در معجم رجالش با عبدالله بن قاسم حضرمی از ضعاف به حساب آورده و ابن ابی عمیر و صفوان و بزنطی از وی نقل حدیث کرده بنابراین قاعده نقض می شود و تسویه بهم می خورد و روایت را مرحوم کلینی این گونه نقل کرده:
«روی الکلینی عن عدّة من اصحابنا، عن احمد بن ابی عبدالله، عن صفوان بن یحیی، عن ابی جمیلة، عن حمید الصیرفی، عن ابی عبدالله(ع) قال: کل بناء لیس بکفاف فهو وبال علی صاحبه یوم القیامة[1]».
مرحوم نجاشی ایشان را تضعیف کرده در جایی که از جابر بن یزید جعفی متوفّی سال 128 هـ.ق یاد نموده و گفته:
«روی عنه جماعة غمض فیهم و ضعّفوا، منهم: عمرو بن شمر و مفضل بن صالح و منحل بن جمیل و یوسف بن یعقوب[2]».
و مرحوم علامه در خلاصه اش چنین فرموده:
«مفضّل بن صالح ابو جمیل الاسدی النّحاس مولاهم، ضعیف کذّاب، یصنع الحدیث، روی عن ابی عبدالله و عن ابی الحسن علیهما سلام[3]».
استاد ما آیت الله سبحانی(دام ظلّه) از این اشکال جواب داده که ترجمه اش این است:
برای صفوان از مفضّل در کتب اربعه روایتی نقل نشده الّا همین یک روایت و مع ذالک ضعف ایشان ثابت نیست و امّا چیزی که علّامه فرموده مأخوذ است از ابن غضائری که عین عبارتش را علامه آورده و مشاهده کردیم و گفته است که تضعیفات و تعدیلات ایشان اعتبار ندارد به دلیل اینکه سماع بلکه قرائت در قبال ایشان وجود ندارد.
و امّا فرمایش مرحوم نجاشی که بعداً به آن بیشتر میپردازیم برگشت دارد به اعتقاد ابو جمیله که غلوّ باشد و این مسئله مبدأ تضعیف شده و کسی که در رجال تتبع کند می یابد که نجاشی نیز از ابن غضائری متأثر است و بعضی تضعیفاتش یا کثیر آنها وجهش ذکر نشده در آن صورت اعتقاد در غلوّ مطرح می شود و قبلاً دانستیم که مفهوم غلوّ محدود به اعتقاد نبوده فلذا غالی از کاذب گاهی شناخته نمی شده و این احتمال هرچند که نمی تواند دلیل باشد امّا ظنّ قوی ایجاد می کند بنابراین تضعیف ایشان نقض قاعده نمی کند[4] و تسویه را بهم نمی زند.
***
[1]) الکافی، ج6، کتاب الزیّ و التجمّل، باب النوادر، ح7، ص531.
[2]) فهرس النجاشی، رقم 332.
[3]) الخلاصة، ص258.
[4]) کلیات فی علم الرجال، ص256-255.