درس 238:
یک شنبه 25/3/1404 هـ.ش مطابق با 19/ ذیالحجه/1446 هـ.ق، کابل، حوزه علمیّه دارالمعارف اهلبیت(ع).
تذکّر: دروس معظّم له عربی بوده به شاگردان فارسی ارائه می گردد غیر از متون، احادیث و نقل و قولها.
بسم الله الرحمن الرحیم
الحمدلله ربّ العالمین، الصّلاة والسّلام علی خیر خلقه و اشرف بریّته ابی القاسم المصطفی محمّد و علی آله الاطیبین و صحبه المنتجبین لاسیّما بقیة الله فی الارضین روحی و ارواح العالمین لتراب مقدمه الفداء.
سخنی در اراده
اراده در علم کلام تحت عنوان جبر و تفویض بحث می شود و در اصول تحت عنوان طلب و اراده و در فلسفه تحت عنوان صفات الهیه و کیفیت اراده ازلیه و فرق بین اراده تکوینیه و اراده تشریعیه بحث می شود و در علم اخلاق تحت عنوان مسئولیت فردی یا اجتماعی که واجبات و محرمات را در بر می گیرد بحث می شود، فلذا دایره بحث اراده وسعت پیدا می کند و برای باحث چاره ای نیست که در هر علمی در همان دایره بحث کند و از محدوده خارج نگردد.
اراده نزد اشاعره تعبیر می شود به صفت مخصّصه لاحد المقدورین که نزد آنها علم و قدرت مغایرند به دلیل اینکه علم بعد از وقوع معلوم صورت می گیرد و محقق می شود و قدرت تمکن موضوع می باشد در قالب استخدام و تصرّف و لکن اراده مراد را معیّن ساخته توظیف قدرت می کند.
و نزد معتزله تعبیر می شود به علم به نفع و از کراهت تعبیر می شود به علم به ضرر و علم یکی از مراتب اراده و یکی از مقدمات آن است نه نفس اراده که دانشمند شرقی، فارابی طبیب از آن به شوق اکید و ادراک تعبیر کرده و ادراک را چهار قسمت نموده که عبارتند از: ادراک حسیّه، خیالیّه، عقلیّه و ناطقیّه و اراده از سوی دیگر ارادهی حیوانیّه و انسانیّه و اراده الهیه است، امّا در حیوان غریزه نامیده می شود و در انسان اختیار و حرّیت و در الله سبحانه به علم به مصلحت اتمّ یا علم به نظام اصلح.
و اراده در حقیقت از اعماق نفس می جوشد و مَثَل آن مَثَل موجود است و لکن تابع وجود و مراتب آن که ممکن باشد و واجب که در انسان ممکن است و در الله متعال واجب، در کافر از نفس اماره متأثر است و در مؤمن از نفس لوّامه بنابراین وجود اراده وجود نفسی بسیط است و قابل اکتساب و فطری نمی باشد امّا قابل تقویّت و غلبه یا ضعف و رخوت می باشد.
***