درس 211:
یک شنبه 14/2/1404 هـ.ش مطابق با 6/ ذیالقعده/1446 هـ.ق، کابل، حوزه علمیّه دارالمعارف اهلبیت(ع).
تذکّر: دروس معظّم له عربی بوده به شاگردان فارسی ارائه می گردد غیر از متون، احادیث و نقل و قولها.
بسم الله الرحمن الرحیم
الحمدلله ربّ العالمین، الصّلاة والسّلام علی خیر خلقه و اشرف بریّته ابی القاسم المصطفی محمّد و علی آله الاطیبین و صحبه المنتجبین لاسیّما بقیة الله فی الارضین روحی و ارواح العالمین لتراب مقدمه الفداء.
توضیح قول مختار و دلیل آن:
مرحوم مصنّف در این رابطه چنین می نویسد:
«لا یخفی انّ معنی البساطة بحسب المفهوم وحدته ادراکاً بحیث لا یتصور عند تصوره الّا شیئ واحد لا شیئان و ان انحلّ بتعمّل من العقل الی شیئین کانحلال مفهوم الحجر و الشجر الی شیئ له الحجریّة او الشجریّة مع وضوح وساطة مفهومهما و بالجملة: لا ینثلم بالانحلال الی الاثنینیّة بتعمّل العقلی وحدت المعنی و بساطت المفهوم[1]».
در رابطه با بیان کفایه توضیحی را عرض می کنیم و آن اینکه:
ذات گاهی درک می شود بدون عنوان نزد قوهی درّاکه و این حالت، حالت جواهر است و گاهی عنوان درک می شود بدون ذات که این حالت، حالت مصادر است و گاهی شیئ با عنوان درک می شود که این حالت، حالت مشتقات است و این مبنا، مبنای مرحوم آخوند است که مشتقات ذواتی می باشند متصف به عناوین در مرحله مفهوم ابتدایی که همان معنای بساطت است به دلیل تبادر که برای اثبات این مطلب ملاحظه ی لغت عرب ما را کفایت می کند و بیشتر از آن نیازی نیست و همچنان معادل مشتقات عربی در زبان فارسی یا هر لغت دیگر یکسان بوده فرق نمی کند مانند: ضاربٌ عربی که مساوی می باشد با زننده فارسی هرچند که حسب تحلیل و تعمیل عقلی منحل می شود مفهوم آن به سه چیز که عبارت از ذات و عنوان و نسبت باشد و در نتیجه ما حصل کلام آخوند این است که: مشتق بسیط است مفهوماً و مرکّب است تحلیلاً.
***
[1]) کفایة الاصول، ج1، ص83-82.