fa-osoolدرس خارج فقه و اصول

درس 183:

سه‌ شنبه 30/11/1403 هـ.ش مطابق با 19/ شعبان/1446 هـ.ق، کابل، حوزه علمیّه دارالمعارف اهلبیت(ع).

تذکّر: دروس معظّم له عربی بوده به شاگردان فارسی ارائه می گردد غیر از متون، احادیث و نقل و قول­ها.

بسم الله الرحمن الرحیم

الحمدلله ربّ العالمین، الصّلاة والسّلام علی خیر خلقه و اشرف بریّته ابی القاسم المصطفی محمّد و علی آله الاطیبین و صحبه المنتجبین لاسیّما بقیة الله فی الارضین روحی و ارواح العالمین لتراب مقدمه الفداء.

مبحث مشتق

اصولی ها در این مبحث در دو موضع اتفاق نظر دارند:

موضع اوّل اینست که:

اتفاق دارند بر اینکه مشتق در ما تلبّس بالمبداء فی الحال حقیقت است.

موضع دوّم اینست که:

اتفاق دارند در اینکه مشتق در ما تلبّس بالمبداء فی الاستقبال مجاز است.

و لکن اختلاف اصولی ها در جایی است که مبداء از مشتق منقضی شده باشد و شما آن را فی الحال نسبت بدهید در چنین جایی نظرات مختلف اند که آیا مشتق در ما انقضی عنه المبداء فی الحال حقیقت است یا حقیقت نیست و قبل از آنکه داخل اصل مطلب شویم اموری را پیشکش می کنیم:

امر اوّل: در تعریف مشتق است

مشتق عبارت از لفظی است که از لفظ دیگر مشتق شده بالمناسبة که در اینجا مشتق منه را اصل می گوییم و مشتق را فرع و لابدّ است که بین مشتق و مشتق منه مناسبتی در ظاهر وجود داشته باشد تا اینکه اشتقاق تحقق یابد و این تعریف، تعریف صاحب فصول الغرویة است که مرحوم شیخ محمّد حسین غروی اصفهانی باشد که در صفحه 58 مشتق را چنین تعریف کرده ولی مرحوم آخوند به تعریف مشتق اقدام نکرده که شاید بخاطر اکتفاء به شهرت و معروفیت مشتق باشد.

پوشیده نماند که اشتقاق به اقسام صغیر و کبیر و اکبر تقسیم می شود زیرا: فرع یا مشتمل است بر حروف اصلی با ترتیب که چنین اشتقاقی صغیر گفته می شود و یا اینکه فرع مشتمل است بر حروف اصلی تنها بدون ترتیب که چنین اشتقاقی کبیر گفته می شود و اگر فرع مشتمل نباشد بر حروف اصلی چه رسد از ترتیب چنین اشتقاقی اکبر گفته می شود مانند ثلم و ثلب حیث اینکه ثلم به معنی شکستن ظرف است و سقوط دیوار و ثلب به معنی انتهای پیری، هلال قامت و افتادن دندان هاست.

***