fa-osoolدرس خارج فقه و اصول

درس 124:

دو‌شنبه 28/8/1403 هـ.ش مطابق با 16/ جمادی الاولی/1446 هـ.ق، کابل، حوزه علمیّه دارالمعارف اهلبیت(ع).

تذکّر: دروس معظّم له عربی بوده به شاگردان فارسی ارائه می گردد غیر از متون، احادیث و نقل و قول­ها.

بسم الله الرحمن الرحیم

الحمدلله ربّ العالمین، الصّلاة والسّلام علی خیر خلقه و اشرف بریّته ابی القاسم المصطفی محمّد و علی آله الاطیبین و صحبه المنتجبین لاسیّما بقیة الله فی الارضین روحی و ارواح العالمین لتراب مقدمه الفداء.

آیات مؤیده

و همچنان گفته ما را تأیید می کند آیاتی که در اوایل بعثت در شهر مکه نازل شده و لفظ صلاة در این آیات 35 مرتبه ذکر شده پیش از آنکه نماز تشریع شود که تشریع صلاة در سال دهم در شب معراج بوده و آیات قرار ذیل اند:

آیه 30 سوره مبارکه قیامت:

«فلا صدّق و لا صلّی»

آیه 10 سوره مبارکه علق:

«عبداً اذا صلّی»

آیه 15 سوره مبارکه اعلی:

«و ذکر اسم ربّه فصلّی»

آیه 2 سوره مبارکه کوثر:

«فصلّ لربّک والنحر»

علی هذا این آیات و امثال­شان به وضوح شهادت می دهند بر ماهیات عبادیّه این عبارات در اعراب و ابراهیم علی نبیّنا و علیه السلام همچنان عرب قحطانی بوده و مضاف بر آن قرآن عظیم الشأن نمازی را برای مشرکین عند البیت ذکر نموده هرچند که ماهیتش مکاء و تصدیه بوده و لکن لفظ صلاة بر آن اطلاق شده مانند آیه 35 سوره مبارکه انفال که آمده است:

«و ما کان صلاتهم عند البیت الّا مکاء و تصدیة».

و همچنان کلام جعفر طیّار(ره) نزد پادشاه حبشه که در سال پنجم بعثت آنجا مهاجر شدند و این زمان؛ زمانی بود که هنوز نماز در اسلام تشریع نشده بود و در عین حال در سخنانش این عبارات را به کار گرفت «… و امرنا بالصلاة و الزکاة و الصیام و صدّقناه و آمنّا به[1]».

و امّا در مقام ثانی عرض می کنیم که وضع و نقل و گذاشتن کرسی برای این دو کار برای رسول خدا(ص) در تاریخ ثابت نشده درحالی­که تمام خصوصیات حضرت از خواب و بیداری گرفته تا اکل و شرب و قیام و قعود در تاریخ ثابت شده و حتی شمار موهای سفید حضرت در اواخر سن شریفش ثبت تاریخ شده، مع هذا چنین وضع و نقلی ثبت تاریخ نشده.

بنابراین بحث در هردو مقام ثابت می کند که حقیقت شرعیه اصلاً ثابت نیست و آنچه که ثابت است حقیقت عرفیه ی عبادیه است، بنابراین بحث بیشتر با طول و تفصیل و طرح اقوال و اختلاف آنها و اشکالات و ابرام ها موجب ضیاع وقت است و لکن برای صرف اطلاع و اختصار اقوال اشاره می کنیم و قبلاً می گوییم که اقوال در این باره چهار قول است که به ترتیب یادآور می شویم.

***

[1]) سیره ابن حشام، ج1، ص338