درس 119:
دوشنبه 21/8/1403 هـ.ش مطابق با 9/ جمادی الاولی/1446 هـ.ق، کابل، حوزه علمیّه دارالمعارف اهلبیت(ع).
تذکّر: دروس معظّم له عربی بوده به شاگردان فارسی ارائه می گردد غیر از متون، احادیث و نقل و قولها.
بسم الله الرحمن الرحیم
الحمدلله ربّ العالمین، الصّلاة والسّلام علی خیر خلقه و اشرف بریّته ابی القاسم المصطفی محمّد و علی آله الاطیبین و صحبه المنتجبین لاسیّما بقیة الله فی الارضین روحی و ارواح العالمین لتراب مقدمه الفداء.
بیان محقق بروجردی
و امّا بیان محقق بروجردی در قبول اطّراد و اینکه اطّراد علامت حقیقت است و عدمش علامت مجاز اینگونه است: اطلاق جمله رأیت اسداً یرمی حقیقت است به شرط واحد که آن شرط عبارت از احراز رمی است از اسد، بنابراین هر رمیی از هر کس زمانی که احراز شود اطلاق این جمله بر او صحیح است و می شود گفت رأیت فلاناً یرمی و معنای یرمی به دلیل اطّراد در مورد او حقیقت است و لکن در مجاز چنین نیست زیرا: اگر گفته شود رأیت اسداً یرمی جای زیداً یرمی در اینجا علاوه احراز شرط یرمی دو شرط دیگر نیز باید احراز شود تا اطلاق جمله صحّت پیدا کند و چون اطّراد وجود ندارد گفته نمی شود که تفضّل ایّها الاسد برای نماز خواندن ولی صحیح است که بگوییم تفضّل ایّها الاسد در میدان جنگ به جهت اینکه مناسبت و ادعا و تنزیل در اوّل وجود ندارد ولی در ثانی وجود دارد که همان دو شرط باشد، بنابراین چون اطّرادی وجود ندارد حقیقی وجود ندارد و در نتیجه استعمالش می شود مجازی.
انصاف:
اینست که بیان و منهج محقق بروجردی تمام نیست زیرا: اطّراد در بیان ایشان عین تبادر است و مادمی که تبادر نباشد معنی اصلاً مطرد نیست و اینطور نیست که هرجا حقیقت باشد اطلاق صحیح باشد، چگونه صحیح خواهد بود یابن خبّاز گفتن را به فقیه جامع شرایط یا شخص محترم دیگر ذی شئون در عین حالی که هردو فرزند خبّاز باشند علی هذا صرف اینکه شیئ حقیقت است سبب صحّت اطلاق نمی شود به دلیل اینکه اطّراد دارد.
***