درس 108:
یک شنبه 6/8/1403 هـ.ش مطابق با 23/ ربیع الثانی/1446 هـ.ق، کابل، حوزه علمیّه دارالمعارف اهلبیت(ع).
تذکّر: دروس معظّم له عربی بوده به شاگردان فارسی ارائه می گردد غیر از متون، احادیث و نقل و قولها.
بسم الله الرحمن الرحیم
الحمدلله ربّ العالمین، الصّلاة والسّلام علی خیر خلقه و اشرف بریّته ابی القاسم المصطفی محمّد و علی آله الاطیبین و صحبه المنتجبین لاسیّما بقیة الله فی الارضین روحی و ارواح العالمین لتراب مقدمه الفداء.
دلیل قائلین به دخالت اراده
قائلین به دخالت اراده در دلالت الفاظ بر معانی شان که مدعای این جماعت است یک دلیل بیشتر اقامه نکرده اند ولی دلیل این جماعت از دو قسمت تشکیل شده که به مثابه دو مقدمه پیشاپیش دلیل قرار گرفته:
مقدمه اولی:
اینست که علت غائیه ی افعال اختیاریه اراده است هرچند که از حیث وجود متأخر است و لکن در ذهن تقدم دارد مانند وجود که در تحقق افعال در خارج مؤثر است و شاید از اهم علل موجده و مؤثره همین علت غائیه ی فعلیه باشد که اراده است و فعل اختیاری در اینجا وضع و جعل است و لکن واضع هنگامی که در مسند وضع می نشیند تا لفظ کذا را برای معنای کذا وضع کند اولاً معنی را تصور می کند تا عملیه وضع برایش آسان شود و لکن قبل از تصوّر عمل را اراده می کند که خودش از مبادی تصوّر است و تصوّر التفات ذهن است و پس از آن تصدیق به فایده صورت می گیرد که خودش به مثابه علت غائیه ای عمل می شود و علت غائیه به معنای نتیجه عمل است و مقصود وضع و این نتیجه و مقصود هرچند در خارج بعد از عمل است و لکن در ذهن مقدم بر عمل است، هذا.
مقدمه ثانیه:
اینست که معالیل در نظر بدوی توسعه دارد و ذو الاطلاق است و لکن هنگام تأمل و دقت در نظر دوّم ذو تضییق است و دایرهی خاص دارد که در نتیجه مضیّق گفته می شود مانند: حرارت که معلول نار است حیث اینکه حرارت مضیّق است هنگامی که فکر شود در ارتباط آن با نار و گفته نمی شود که حرارت عائد از نار از غیر نار است و این است معنی تضییق.
بنابراین می گویند که معالیل مضیّقات اند به علت غائیه و علت غائیه در وضع همان تفهیم است و تفهّم و معنای این دو تبیین مراد متکلّم است و ابراز مقصد او نه چیز دیگر، علی هذا تفهیم و تفهّم به دلیل معلول بودن شان موجب تضییق می شود که تضییق در تحدید دایره وضع اثر گذار است و در نتیجه معنی مراد موضوع له الفاظ است و بدون اراده دلالتی برای الفاظ نیست.
***