fa-feqhدرس خارج فقه و اصول

(شروع کتاب نکاح از متن لمعه شهید اوّل)

درس 30:

شنبه 24/3/1404 هـ.ش مطابق با 18/ ذی‌الحجه/1446 هـ.ق، کابل، حوزه علمیّه دارالمعارف اهلبیت(ع).

تذکّر: دروس معظّم له عربی بوده به شاگردان فارسی ارائه می گردد غیر از متون، احادیث و نقل و قول­ها.

بسم الله الرحمن الرحیم

الحمدلله ربّ العالمین، الصّلاة والسّلام علی خیر خلقه و اشرف بریّته ابی القاسم المصطفی محمّد و علی آله الاطیبین و صحبه المنتجبین لاسیّما بقیة الله فی الارضین روحی و ارواح العالمین لتراب مقدمه الفداء.

موارد جواز نظر

مورد اوّل:

جواز نظر است بسوی امه ای غیر از امه خودش و محل جواز علاوه وجه و یدین شعر و محاسن نیز می باشد و این جواز بخاطر اشتراء امه است برای خودش یا برای مولایش و امّا غیر از اشتراء جواز نظر اختصاص دارد به وجه و یدین فقط.

مورد دوّم:

جواز نظر است بسوی مرأة اجنبیه ذمیّه و غیر ذمیه از اقسام کفار به طریق اولی و لکن نه به قصد شهوت و لذّت در هردو مورد بل به قصد نکاح و ازدواج متعه باشد یا غیر متعه علی اختلاف الاقوال و امّا بنظر این جانب اوّل متعیّن است.

مورد سوّم:

جواز نظر است بر بدن رجل که ناظر نیز مثل اوست بجز عورتین هرچند که چنین شخصی شابّ امرد باشد و دارای حسن صورت و لکن نه بخاطر ریبه و خوف فتنه چنانکه در برخی مناطق و بعضی ازمان چنین چیزی رایج بوده و هست.

مورد چهارم:

جواز نظر مرأة است به بدن مرأة دیگر که هردو مثل هم اند بجز عورتین که این جواز در صورتی است که ریبه ای در کار نباشد و فتنه ای احتمال نرود مانند: مساحقه بلکه برای مجرد نظر باشد چنانکه در عرف جاری است.

مورد پنجم:

جواز نظر زوج است به بدن زوجه چه باطن باشد چه ظاهر و مراد از باطن مواضعی است که زیر لباس پنهان است و مراد از ظاهر مواضعی است که آشکار است حتی به قصد لذّت و شهوت این جواز وجود دارد که بیشتر از نظر عرفی است.

مورد ششم:

جواز نظر است بسوی بدن امه ی خودش که غیر مزوّجه باشد و غیر معتدّه و همین گونه است عکس مسئله که جواز نظر امه باشد به بدن مولایش حتی به قصد لذّت و شهوت.

مورد هفتم:

جواز نظر است بسوی محارم و آنها کسانی اند که نکاح­شان حرام است بطور مؤبّد از هر سببی که حرمت ابدی آمده باشد مانند: نسب، رضاع یا مصاهرت بجز عورتین و محارم هفت طایفه اند مطابق آیه ی شریفه که می فرماید:

«حرّمت علیکم امّهاتکم و بناتکم و اخواتکم و عمّاتکم و خالاتکم و بنات الاخ و بنات الاخت و امّهاتکم اللّاتی ارضعتکم و اخواتکم من الرضاعة و امّهات نسائکم و ربائبکم اللّاتی فی حجورکم من نسائکم التی دخلتم بهم و ان لم تکونوا دخلتم بهم فلا جناح علیکم و حلائل ابنائکم الذین من اصلابکم و لا تنکحوا ما نکح آبائکم من النساء و ان تجمعوا بین الاختین الّا ما قد سلف انّ الله کان غفوراً رحیما[1]».

***

[1]) نساء/23.