fa-feqhدرس خارج فقه و اصول

(شروع کتاب نکاح از متن لمعه شهید اوّل)

درس 7:

د‌و‌شنبه 22/2/1404 هـ.ش مطابق با 14/ ذی‌القعده/1446 هـ.ق، کابل، حوزه علمیّه دارالمعارف اهلبیت(ع).

تذکّر: دروس معظّم له عربی بوده به شاگردان فارسی ارائه می گردد غیر از متون، احادیث و نقل و قول­ها.

بسم الله الرحمن الرحیم

الحمدلله ربّ العالمین، الصّلاة والسّلام علی خیر خلقه و اشرف بریّته ابی القاسم المصطفی محمّد و علی آله الاطیبین و صحبه المنتجبین لاسیّما بقیة الله فی الارضین روحی و ارواح العالمین لتراب مقدمه الفداء.

و امّا باکره بودن که در حدیث “انشف ارحاماً” گفته شده بمعنای اجذب ماءً است و انشف از شیاف الثوب گرفته شده که عرق بدن را جذب می کند و امّا باکره بودن که در حدیث “ادرّ شیئ اخلافاً” یا احلاماً گفته شده بمعنای کثرت لبن است بعد از وضع حمل.

و امّا باکره بودن که در حدیث “افتح شیئ ارحاماً” آمده بمعنای استعداد رحم اوست از غیرش و اگر افتح را به خاء منقوطه بخوانیم که مرحوم ابن ادریس خوانده در این صورت افتخ بمعنای الین است که گویا رحم باکره از غیرش نرم­تر و ملایم تر است، بنابراین باکرات اکثر حیاءً است و احلی کلاماً که در فارسی از باکره به “دوشیزه” تعبیر می شود و اینکه نکاح باکرات مستحب است بخاطر وفور احادیث است در نکاح آنها که یکی را بعنوان نمونه خواندیم و بقیه را در مصادر و منابع مراجعه کنید.

در این رابطه سخنی از مرحوم والد[1] است که می فرمود:

زن­ها سه طائفه اند، طائفه ی اولی: باکرات اند که مختص به شماست و غیر تو را نمی شناسد و طائفه ی ثانیه: ثیّبات است که از شوهر سابقش اولاد دارد و از شما اولاد ندارد چنین زنی مختص اوست و به شما تعلّق قلبی ندارد و طائفه ی سوّم: ثیّبات است که هم از شوهر اوّل و هم از شما اولاد دارد چنین زنی نصف از اوست و نصف از تو و در حقیقت بین تو و او مشترک است، بنابراین باکرات را باید به ازدواج گرفت و این سخن مطابق احادیث و منطبق با تجربیات است و عین عبارت ایشان در فارسی اینگونه بود: یکی مختص توست و دیگری مختص او و سوّمی مشترک میان تو و او، طاب ثراه و خلّد رضوانه.

***

[1]) حجت الاسلام و المسلمین حاج علی حسن معروف به حاج آخوند رَشَک پدر ادبیات در منطقه و از مدرّسین چیره دست در دروس پایه و سطوح عالیه.