درس 72:
چهارشنبه 27/1/1404 هـ.ش مطابق با 17/ شوال/1446 هـ.ق، کابل، حوزه علمیّه دارالمعارف اهلبیت(ع).
تذکّر: نوشته معظّم له عربی بوده به شاگردان فارسی ارائه می گردد غیر از متون، احادیث و نقل و قولها.
بسم الله الرحمن الرحیم
الحمدلله ربّ العالمین، الصّلاة والسّلام علی خیر خلقه و اشرف بریّته ابی القاسم المصطفی محمّد و علی آله الاطیبین و صحبه المنتجبین لاسیّما بقیة الله فی الارضین روحی و ارواح العالمین لتراب مقدمه الفداء.
تضعیف ابن ولید موهون بوده با توثیق نجاشی مقابله نمی تواند و همچنان است روایت ایشان از صفوان بن یحیی وهو لا یروی و لا یرسل الّا عن ثقة حسب قاعده مقبوله که در رجال بحث کردیم قاعده ای که منتقض نشده و همین گونه است داوود بن حصین حیث اینکه شهید ثانی ایشان را در درایه تضعیف کرده درحالیکه ایشان کوفی ثقه است.
راوی دیگر عمر بن حنظله می باشد که اصحاب در قبال آن نه تعدیلی تصریح کرده و نه جرحی و لکن شهید در قبالش این گونه فرموده:
«لکن امره سهل لانّی حققت توثیقه من محل آخر و ان کانوا قد اهملوه[1]».
صاحب معالم در منتقی الجمّان چنین میگوید:
«و من عجیب ما اتفق لوالدی(ره) فی هذا الباب انّه قال فی شرح بدایة الدرایة عن عمر بن حنظله لم ینصّ الاصحاب علیه بتعدیل و لا جرح و لکنّه حقق توثیقه من محل آخر وجدت بخطّه فی بعض مفردات فوائده بما هذا صورته: «عمر بن حنظله غیر مذکور بجرح و لا تعدیل و لکنّ الاقوی عندی انّه ثقة لقول الصادق(ع) فی حدیث الوقت: اذن لا یکذب علینا».
و امّا متن حدیث وقت این است:
«رواه الکلینی، عن علی بن ابراهیم، عن محمد بن عیسی، عن یونس، عن یزید بن خلیفة، قال: قلت لابی عبدالله(ع): عمر بن حنظله اتانا عنک بوقت و قال ابوعبدالله(ع): اذن لا یکذب علینا[2]».
بنابراین در سند این حدیث اشکالی وجود ندارد الّا در قبال یزید بن خلیفه ایرادی صورت گرفته که وی واقفی بوده توثیق نشده و لکن چنین ایرادی وارد نیست بجهت اینکه قبلاً خواندیم که فساد مذهب موجب جرح راوی نمی باشد مادامی که کذبش روشن نشود و همین گونه است که از صفوان بن یحیی روایتی نقل شده و مرحوم شیخ در حق ایشان فرموده است که صفوان لا یرسل الّا عنّی و این قاعده ای است که منتقض نشده چنانچه در محلش ذکر کردیم که بحث رجال باشد و با این توضیحات معنی حدیث مقبول روشن گردید.
***
[1]) الرعایة فی علم الدرایة، ص131.
[2]) الکافی، ج3، باب 5 من ابواب وقت الصلاة الظهر و العصر، ح1.