fa-derayaدرس خارج فقه و اصول

درس 106:

سه‌ شنبه 29/7/1404 هـ.ش مطابق با 28/ ربیع الثانی/1447 هـ.ق، کابل، حوزه علمیّه دارالمعارف اهلبیت(ع).

تذکّر: نوشته معظّم له عربی بوده به شاگردان فارسی ارائه می گردد غیر از متون، احادیث و نقل و قول ها.

بسم الله الرحمن الرحیم

الحمدلله ربّ العالمین، الصّلاة والسّلام علی خیر خلقه و اشرف بریّته ابی القاسم المصطفی محمّد و علی آله الاطیبین و صحبه المنتجبین لاسیّما بقیة الله فی الارضین روحی و ارواح العالمین لتراب مقدمه الفداء.

انصاف اینست که: اکتفاء تام بر تصحیح غیر و تحسین او معقول نیست بلکه معقول اینست که با تصحیح و تحسین غیر به مدالیل الفاظ و قرائن همراه آنها نظر شود تا اینکه حسن ظاهر از آن استکشاف گردد و حسن ظاهر کاشف از ملکه نفسانی باشد بنابراین چه بسا حَسنی که صحیح است و چه بسا ممدوحی که ثقه می باشد به جهت اختلافی که در فهم مدالیل است همان گونه که در جمله “لا بأس” اختلاف عظیم است طوری که چنین جمله­ای نزد بعضی تعدیل است و بعضی دیگر مفید مدح نمی داند و گروه سوّم معتقد است که در نفی بأس؛ بأسی وجود ندارد.

لفظ دوّم: لفظ وثاقت است

وثاقت از وثوق است و وثوق اطلاق می شود بر کسی که سهو او با ذکر او مساوی باشد یا اینکه سهوش بر ذکرش غلبه داشته باشد، بنابراین وثوق اوسع است از عدل و عدل نسبت به وثوق خاص است هرچند که نزد بعضی محدّثین از وثوق عدالت ظاهر می شود مانند: شهید که تصریح می کند در اینکه وثاقت در عدالت صراحت دارد.

مرحوم مامقانی می فرماید که:

لفظ وثاقت در کتب رجال بطور مطلق به کار می رود بدون اینکه به دنبالش چیزی باشد که از فساد مذهب حکایت کند بنابراین در افاده وثاقت مفهوم تزکیه را باید مشاهده کرد، تزکیه ای که تصحیح بر آن مترتّب است به جهت اینکه جمعی شهادت داده اند به استقرار اصطلاح آنان بر اراده عدل امامی ضابط از کلمه ثقه.

و همچنان مرحوم نجاشی می فرماید که:

وقتی کلمه ی ثقه گفته شود و به دنبال آن فساد مذهب تذکّر نرود چنین کلمه ای ظهور دارد بر عدل امامی به جهت اینکه دَیدن محدّثین تعرّض فساد مذهب است و چنانچه فساد مذهب را نام نبرد و فقط به کلمه ثقه اکتفاء کند ظهورش در این است که فساد مذهب ندارد بخاطر اینکه جهدش را شدیداً بذل می کند تا معرفت بیشتری حاصل کند و چون فساد مذهب را متعرض نشود ظهور ثقه بر عدل امامی مسجّل است و این سخن را پسر صاحب معالم مرحوم شیخ حسن(ره) نیز فرمایش می کند.

مرحوم بهبهانی می فرماید که:

روایت متعارفه مسلّمه مقبوله است در جایی که رجالی بگوید “فلان ثقة” که در اینجا به محض این جمله حکم می شود که ایشان عدل امامی است به جهت اینکه از روّات شیعه چنین چیزی بر می آید و ظاهر است و آنچه در شیعه مشهود است حسن عقیده است هرچند که کلمه ی ثقه بر غیر شیعه نیز با قرینه استعمال می شود[1].

***

[1]) مقباس الهدایة، ص108.