fa-rejalدرس خارج فقه و اصول

درس 53:

شنبه 12/3/1403 هـ.ش مطابق با 23/ ذی القعده/1445 هـ.ق، کابل، حوزه علمیّه دارالمعارف اهلبیت(ع).

تذکّر: نوشته معظّم له عربی بوده به شاگردان فارسی ارائه می گردد غیر از متون، احادیث و نقل و قول ها.

بسم الله الرحمن الرحیم

الحمدلله ربّ العالمین، الصّلاة والسّلام علی خیر خلقه و اشرف بریّته ابی القاسم المصطفی محمّد و علی آله الاطیبین و صحبه المنتجبین لاسیّما بقیة الله فی الارضین روحی و ارواح العالمین لتراب مقدمه الفداء.

مؤلف معالم العلماء کیست و ممیّزات کتابش چیست؟

مؤلف معالم العلماء شیخ حافظ محمّد بن علی بن شهر آشوب مازندرانی متولّد سال 488 هـ.ق و متوفّی سال 588 هـ.ق از علمای مشهور نزد ارباب تراجم اعم از عامه و خاصه می باشد.

مرحوم صلاح الدین صفدی ایشان را چنین تعریف می کند:

«محمّد بن علی بن شهر آشوب ابوجعفر السروی المازندرانی، رشید الدین الشیعی، احد شیوخ الشیعة، حفظ القرآن و له ثمانین سنة و بلغ النهایة فی اصول الشیعة کان یرحل الیه من البلاد ثمّ تقدم فی علم القرآن و الغریب و النحو، ذکره ابن ابی طی فی تاریخه و اثنی علیه ثناءً بلیغاً و کذالک الفیروز آبادی فی کتاب البلغة فی تراجم ائمة النحو و اللغة و زاد انّه کان واسع العلم، کثیر العبادة، دائم الوضوء و عاش مأة سنة الّا ثمانیة اشهر و مات سنة 588 هـ.ق[1]».

و مرحوم حرّ آملی صاحب وسائل الشیعة در کتاب “أمل الآمل” در باب محمدین ثلاثه ایشان را معرفی کرده و برایش کتب کثیره ای ذکر نموده که اعرف این کتب “مناقب آل ابی طالب” است که در چهار جلد چاپ شده و “متشابه القرآن” است که در یک جلد طبع گردیده و از محاسن کتب ایشان است.

و امّا کتاب معالم العلماء از مؤلفش ابن شهر آشوب در حقیقت فهرستی می باشد بنحو تکمله برای فهرست شیخ طوسی و فهرست شیخ منتجب الدین که در سابق شناختیم و این هردو معاصر هم بوده و این دو کتاب متقارب بوده در عرصه تألیف و اهداف و مقاصد که قبلاً نیز اشاره شد.

و این کتاب از مدارک مهمه علم رجال شده که علمای رجال از آن یاد نموده اند و علامه حلّی رجالی کبیر در کتاب خلاصه اش از این کتاب نام برده و بعد از ایشان بقیه رجالیین نیز کتاب را متذکر شده و این کتاب یک هزار و بیست و یک ترجمه را در بر گرفته و در آخر کتاب فصلی در مصنفین مجاهل اختصاص یافته و بابی نیز در بعضی شعرای اهل بیت(ع) درج کتاب شده و این کتاب در زمان ما از مصادر ثانویه علم رجال بحساب می آید و در ردیف اربعه ی اولیه است.

***

[1]) الوافی بالوفیات، ج4، ص164.