(شروع کتاب نکاح از متن لمعه شهید اوّل)
درس 79:
یک شنبه 18/8/1404 هـ.ش مطابق با 18/ جمادی الاولی/1447 هـ.ق، کابل، حوزه علمیّه دارالمعارف اهلبیت(ع).
تذکّر: دروس معظّم له عربی بوده به شاگردان فارسی ارائه می گردد غیر از متون، احادیث و نقل و قول ها.
بسم الله الرحمن الرحیم
الحمدلله ربّ العالمین، الصّلاة والسّلام علی خیر خلقه و اشرف بریّته ابی القاسم المصطفی محمّد و علی آله الاطیبین و صحبه المنتجبین لاسیّما بقیة الله فی الارضین روحی و ارواح العالمین لتراب مقدمه الفداء.
مرحوم شهید در مسئله سادسه چنین فرموده:
«السادسة: عقد النکاح لو وقع فضولاً یقف علی الاجازة من المأخوذ علیه او ولیّه و لا یبطل علی الأقرب».
عقد فضولی
زمانیکه غیر ولی یا وصی یا وکیل زنی را بر مردی عقد کند بدون اطلاع آنها چنین عقدی فضولی بوده متوقف بر اجازه است که اگر معقود علیه اجازه داد و زن به آن راضی شد عقد صحیح است و الّا باطل می باشد و اصل عقد فضولی باطل نمی باشد بنابر اقرب که قول مشهور فقهاء باشد به سه دلیل که یکی روایت نیل الاوطار است و آن اینکه جاریه ی باکره ای خدمت نبی خاتم رسید و یادآور شد که پدرش وی را تزویج کرده و ایشان کراهت دارد، نبی خاتم جاریه را مخیّر کرد بین قبول و رد[1].
دلیل دوّم: همچنان روایت ابن مسلم طائفی است که از امام باقر(ع) میپرسد که مردی کنیزش را به ازدواج داده درحالیکه او غائب است، امام فرمود که: «النکاح جائز ان شاء الزوج قبل و ان شاء ترک[2]».
دلیل سوّم: بازهم روایت است از ابو عبید حذّاء در کتاب صحیح که ایشان از امام باقر(ع) می پرسد از غلام و جاریه ای که ولی شان آنها را به ازدواج داده درحالیکه هردو بی خبرند و امام در جواب فرمود:
«النکاح جائز و ایّهما ادرک کان له الخیار[3]».
***
[1]) نیل الاوطار، ج6، ص140، ح8.
[2]) الوسائل، کتاب النکاح، باب 7 از ابواب عقد النکاح، ح3.
[3]) الوسائل، کتاب النکاح، باب 7 از ابواب عقد النکاح، ح3.