درس 36:
چهارشنبه 23/3/1403 هـ.ش مطابق با 5/ ذی الحجه/1445 هـ.ق، کابل، حوزه علمیّه دارالمعارف اهلبیت(ع).
تذکّر: نوشته معظّم له عربی بوده به شاگردان فارسی ارائه می گردد غیر از متون، احادیث و نقل و قول ها.
بسم الله الرحمن الرحیم
الحمدلله ربّ العالمین، الصّلاة والسّلام علی خیر خلقه و اشرف بریّته ابی القاسم المصطفی محمّد و علی آله الاطیبین و صحبه المنتجبین لاسیّما بقیة الله فی الارضین روحی و ارواح العالمین لتراب مقدمه الفداء.
حول معنعن و معنّن
تقسیم حدیث گاهی برگشت دارد به حروف مانند: “عن” و “انّ”، بنابراین حدیث با توجّه به حروفی که در آن به کار رفته یا معنعن است یا مؤنّن.
و امّا حدیث یا خبر معنعن حدیث یا خبری است که در سندش کلمه عن به کار رفته و هر راوی در هر طبقه از راوی دیگر به لفظ عن روایت نموده چنانکه مرحوم شیخ بهائی می فرماید:
«و المروی بتکریر لفظ عن معنعن[1]»
و مرحوم سید حسن صدر نیز از معنعن این چنین تعریف دارد:
«اسم مفعول من عنعنة مصدر جعلی کالحمد له و البسم له فیقال: فلان عن فلان من غیر ذکر التحدیث و الاخبار و السماع و من هنا سمیّ معنعناً و یستعمل فی الاجازة و القرآئة و السماع[2]».
ثمّ: معنعن در اخبار زیاد است و لکن استعمال حدّثنا یا اخبرنا کم به چشم می خورد و ممکن است که لفظ عن مخفف جمله “اخبرنا عن فلان” یا “حدّثنا عن فلان” باشد و به همین خاطر مرحوم کلینی و صدوق و طوسی(ره) در اکثر جاها لفظ عن را استعمال می کنند.
و امّا حدیث مؤنّن حدیثی است که در سندش لفظ انّ به کار رفته بجای عن که برای چنین حدیث یا خبری حدیث یا خبر مؤنّن گفته می شود و انّ در واقع اتخاذ شده از جمله: «حدثنا فلان انّ فلاناً قال کذا».
علی ایّ حال حدیث معنعن یا حدیث مؤنّن از وادی واحد بوده مانند لؤلؤ و مرجان است در بحر حدیث و این دو حدیث یا دو خبر از مصادیق صحیح و حسن و موثق و ضعیف است بنابراین گفته می شود که معنعن صحیح یا مؤنّن صحیح و معنعن حسن یا مؤنّن حسن یا معنعن موثق یا مؤنّن موثق یا معنعن ضعیف یا مؤنّن ضعیف نظر به صفاتی که در حدیث یا خبر وجود پیدا می کند.
اکنون یک نمونه از حدیث معنعن را در کافی شریف مشاهده می کنیم و آن اینست که:
«علی بن ابراهیم عن ابیه عن ابن ابی عمیر عن ابن اذینه …».
و همچنان یک نمونه از حدیث مؤنّن را در کافی شریف مشاهده می کنیم: «حدّثنی ابن اذینه انّ الصادق(ع) یقول کذا».
***
[1]) الوجیزه فی علم الدرایة، ص4.
[2]) نهایة الدرایة، ص205.