درس 33:
سه شنبه 15/3/1403 هـ.ش مطابق با 26/ ذی القعده/1445 هـ.ق، کابل، حوزه علمیّه دارالمعارف اهلبیت(ع).
تذکّر: نوشته معظّم له عربی بوده به شاگردان فارسی ارائه می گردد غیر از متون، احادیث و نقل و قول ها.
بسم الله الرحمن الرحیم
الحمدلله ربّ العالمین، الصّلاة والسّلام علی خیر خلقه و اشرف بریّته ابی القاسم المصطفی محمّد و علی آله الاطیبین و صحبه المنتجبین لاسیّما بقیة الله فی الارضین روحی و ارواح العالمین لتراب مقدمه الفداء.
توضیح نهم: حول احادیث موضوعه است
احادیث موضوعه گاهی به احادیث مجعوله و مختلقه و مصنوعه نیز تعبیر می شوند و این گونه احادیث بدترین نوع احادیث ضعیفه اند مطابق آنچه نووی در تقریب و تیسیر بیان کرده[1]. بنابراین احادیث مجعوله و موضوعه بر احادیث ضعیفه و مکذوبه اطلاق نمی شود زیرا: احادیث مکذوبه و ضعیفه جواز روایت دارد و گاهی صادق است مخصوصاً اگر تصریح شود به اسم راوی اجمالاً یا تفصیلاً جواز نقل پیدا می کند بلکه چه بسا از تراکم قرائن به مضمون اطمینان حاصل می شود و لکن احادیث مجعوله و موضوعه اصلاً جواز نقل ندارند و با علم به وضع و اختلاق قابل روایت نیست حتی در باب مواعظ و نصایح چه رسد در ابواب احکام و اصول[2].
و امّا اسباب وضع و جعل در یک امر و دو امر منحصر نیست و چه بسا کسب شهرت و احراز جایگاه بین مردم سبب جعل و وضع است و گاهی نصرت مذهب باطل موجب جعل و وضع می شود و گاهی تقرّب به ملوک و ابناء دنیا و سایر دواعی بشری و اهداف دنیوی یا انگیزه های نفسانی سبب جعل و وضع می گردد.
وضّاعین و جاعلین حدیث گاهی از فرقه های احبار مسیحی بوده و گاهی از ناحیه ی موبدان های یهودی و گاهی از طریق اشخاص مجوسی جعل حدیث می شده و این وضّاعین و جاعلین جعل احادیث می کردند و نشر اکاذیب داشتند و اشاعه اباطیل و در جامعه اسلامی نیز جاعلین و وضاعینی به چشم می خورد که به این کار ناپسند دست می یازیده اند مانند: ابی الخطّاب معروف که همان محمد بن ابی الزینب باشد و یا مثل یونس بن ظبیان و یزید صائغ و ابو سمیه مطابق آنچه شهید ثانی می فرماید از این گروه بوده اند[3].
اکثر وضع و جعل توسط عناصر یهودی صورت می گرفته در عصر ابن جریج و بعد از او نیز در قرن دوّم عناصر یهودی چنین کاری میکرده اند و امّا بستر وضع و جعل حکومت های اموی و مروانی و عباسی بوده بلکه سبب عمده در وضع و جعل، منع احادیث پیامبر بود که حدود یک قرن و نیم دوام یافت، بنابرآن عرصه برای اکاذیب و جعائل بازگردید و چون حدیث نزد مسلمانان رونق داشت و مردم در قبال شنیدن حدیث عطش نشان می دادند علی هذا اصحاب اهواء و بدع بازار را برای جعلیات خویش و فروش مطاع خبیثه اش مناسب می دیدند و در آن بستر القاء سموم می کردند و در جامعه اسلامی اذهان را مشوش می ساختند.
***
[1]) التقریب و التیسیر، ج1، ص231.
[2]) التقریب و التیسیر، ج1، ص231.
[3]) الرعایة فی عم الدرایة، ص 160.